استخدام مامانی
سلام عسلم. قربونت برم که نیومده خیر و برکتت اومد. آخه دو سه روزی هست که مامان به لطف خدا استخدام شدم. خیلی وقت بود که منتظر جواب استخدامیم بودم که بالاخره 22 تیر ، همون روزی که سحرش از قزوین برگشتیم به مامان زنگیدن و گفتن برم دنبال کارایه تشکیل پرونده و تعیین محل کارم. خداروشکر محل کارم هم نزدیک خونه است.راستی یه چیز جالب دیگه این که تاریخ استخدامم تو پرونده ام 21 تیر هستش که همزمان با روز تولدمه که خیلی واسمون جالب بود. من و بابایی این روزا بخاطر مشغول شدنم خیلی خوشحالیم.گرچه هم واسه ی من خیلی سخته که این ماه آخرو برم سرکار و همش بشینم هم مطمئنا به دخترم خیلی سخت میگذره، اما ایشاا... که زیاد بهت فشار نیاد و این چن مدت رو هم تحمل ...
نویسنده :
roghaye va kamran
14:27